هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ همه چیز از یک باغ شروع میشود و تاریخ مشهد را سبز میکند. باغی که در توس قدیم به باغ «حُمَیدبن قَحطبه» معروف بوده و گویا در بیرون دهکده سناباد در حومه قصبه نوغان قرار داشته و قنات سناباد از میان آن میگذشته است. به گواهی اسناد، این باغ اگرچه به نام والی خراسان در آن دوران مشهور شده، ولی در واقع یک ارگ حکومتی بوده و مایملک دولتی محسوب میشده است.
پس از شهادت امامرضا (ع)، شیعیان بر مزار ایشان صندوقی چوبی نصب میکنند و گنبد مانندی از برگ و چوب نخل خرما بر آن میسازند. درست است که مشهد آبادانیهای آغازین خود را با رسمی شدن مذهب شیعه توسط صفویان تجربه کرده، اما گویا پیش از آنان نیز مزار مطهر امام هشتم (ع) به واسطه ارادت شیعیان و نیز بزرگان حکومتی تغییرات مثبتی را به خود دیده است. ابن حوقل به سال ۳۵۰ هجری قمری مینویسد: «قبر علیبن موسیالرضا (ع) در بیرون شهر نوغان در مجاورت قبر رشید در مقبرهای زیبا در قریه سناباد است که حصنی (بارو و حصار) استوار دارد و گروهی بر آن معتکفند.»
در اواخر عهد سامانی نیز گویا «فائق» نامی که حاکم ولایت توس بوده، مسجدی در این نقطه میسازد که به قول بیهقی بر همه مساجد خراسان برتری داشته است، البته مورخان معتقدند، مراد او از مسجد، حرم و بنای نخستین آن بوده است. در دوران حکومت سلطان مسعود غزنوی «سوری بن معتز» والی خراسان، نخستین مناره حرم را سقف و ستون میزند و «ابوالحسن عراقی» که از رجال و دبیران دربار غزنوی بود، در سال ۲۵۴ قمری ضمن مرمت بقعه، اولین بنا را به آن میافزاید که همان مسجد «بالاسر» است. ناگفته نماند که در برخی متون و گزارش اخبار قدیمه آمده که حرم در حمله مغولان به طور کامل ویران میشود که نمیتواند چندان درست باشد، زیرا که هنوز آثار و نشانههایی از این زمانه و پیش از آن در مکان وجود دارد.
همچنین مورخانی که پس از این دوران در این دوره حرم را دیده آن را چنین توصیف کردهاند: «مشهد مکرم امام رضا (ع) قبههای بزرگ دارد. قبر در داخل زاویهای است با مدرسهای و مسجدی در کنار آن و این عمارتها همه با سبکی بسیار زیبا ساخته شده و دیوارهای آن کاشی است. روی قبر، ضریحی چوبی قرار دارد که سطح آن را با صفحات نقره پوشاندهاند. از سقف مقبره قندیلهای نقره آویزان است. آستان در قبه هم از نقره است و پرده ابریشم زردوزی بر در آویختهاند.» پس از آن و در دوران تیموری، جعبه رنگهای بیشمار حرم با اضافه شدن، فیروزه کاشیهای مسجد گوهرشاد، قدر و قیمتی دو چندان میگیرد تا این مراتب با روی کار آمدن صفویان به اوج شکوه خود برسد. شکوهی که بعدها با آمد و شد زائران و مسافران به آبادانی و توسعه شهری منجر شد که مشهد نام گرفته است.
نخستین صحن حرم را که «صحن عتیق» است، شاه عباس صفوی زیر پای حرم فرش میکند و صندوقی تازه با روکش طلا بر روی مزار میگذارد که این صندوق واره در زمان شاه تهماسب تعویض و پس از آن تا دوره پهلوی اول بر روی قبر حضرت، برجا میماند. بقیه صحنها پس از او و در دوره دیگر شاهان صفویه و قاجاریه ساخته میشوند. برای نمونه وجود کتیبهای که تاریخ ۹۵۷ هجری قمری روى آن حک شده است، به نصب محجرى طلایى توسط شاهان صفوى اشاره دارد.
همچنین استفاده چندباره از واژه «ضریح» در رویدادهای مربوط به تاریخ مشهد در منابع این دوران، نشان مىدهد که در نیمه دوم قرن دهم هجرى، ضریح دیگرى بر مرقد امام رضا (ع) نصب شده است که بیشتر نویسندگان، جنس آن را چوبى با تسمههاى فلزى و پوششى از صفحات طلا و نقره توصیف کردهاند. بعضى نوع چوب این ضریح را از شمشاد و برخى از چوب صندل میدانند. در زمانه افشاریان هم چهارمین ضریح روی مزار حضرت نصب میشود و گلدستههای آستان ملائک پاسبان رضا (ع) ساخته و مطلا میشوند. در عهد قجرها، رواق «دارالضیافه» و سومین ضریح ساخته و نصب میشود.
صحن نو که به صحن آزادی هم معروف است، در سال ۱۲۳۳هجری قمری، به فرمان ناصرالدینشاه پا میگیرد و ایوان غربی آن را طلا میکنند. همچنین ساخت رواق دارالسعاده در محوطه بین صحن آزادی و رواق گنبد حاتمخانی در سال ۱۲۵۱ قمری و بنای مدرسه «علینقی میرزا» که بعدها به رواق دارالذکر تبدیل شد، از یادگارهای معماری این دوره است. اما در فاصله سالهاى ۱۳۰۴ تا ۱۳۱۴ خورشیدی، یعنى دردوران نیابت محمدولى اسدى به تولیت آستان قدس رضوى، موضوع فرسایش و پوسیدگى صندوق صفوی که همچنان روی مزار نصب بوده، موردتوجه جدى قرار مىگیرد. او براى تهیه و ساخت صندوق جدید، چندبار با افرادى مکاتبه مى کند که این اقدامات و پیگیریها به نتیجه نمیرسد.
اسدى دوباره و در سال ۱۳۱۱ خورشیدی، گزارش مشروحى از وضعیت صندوق براى رضاشاه پهلوى میفرستد و این بار اجازه کتبى او را براى تعویض صندوق در تاریخ ۳۰ آبان همان سال دریافت مىکند. عزیزا... عطاردی در کتاب «تاریخ آستان قدس» شرح این تغییر را چنین روایت میکند: «تصمیم گرفته شد، صندوق چوبی روی قبر مطهر را بردارند و یک صندوقی از سنگ مرمر شاندیز روی آن بگذارند. مرحوم حسینخان حجار باشی زنجانی صندوقی سنگی که سنگ آن را خود از معدن سنگ مرمره شاندیز کشف کرده بود، به خرج خود تراشیده، آماده کرده به نظر اولیای آستان قدس رساند، مقامات آستان قدس هم پذیرفتند، صندوق سنگی را روی قبر مطهر بگذارند و کار را آغاز کنند.
هنگامی که صندوق را برمیدارند متوجه میشوند خرابیهایی در دیوار سرداب پدید آمده و در طول زمان در اثر رطوبت به سرداب آسیب رسیده است. از اینرو تعدادی از علمای بزرگ آن روز مشهد مقدس را با گروهی از موجهین و کارگزاران بلند پایه دولتی دعوت کردند تا در حضور آنها موضوع خرابی دیوار سرداب بررسی شود. به طوریکه از مطلعان شنیدم یکی از آقایان علما وارد سرداب میشود، در حالیکه لباسی سفید بر تن داشته، آنجا را بررسی میکند وجریان را به اطلاع معماران میرساند، در این هنگام مرمتهای لازم انجام شده، صورت جلسه تهیه میکنند و صندوق سنگی به جای صندوق چوبی گذارده میشود.
در سال ۱۳۳۸ که ضریحی جدید برای قبر مبارک امامرضا (ع) درست کردند و هنگامیکه میخواستند آن را نصب کنند بار دیگر سرداب مطهر بازدید شد. در آن وقت همه سرداب و خشتهایش با گلاب شسته میشود.» حرم مطهر رضوی پس از انقلاب با تغییرات دامنهدار بسیاری توسعه مییابد و آخرین ضریح آن که ضریح ششم است در سال ۱۳۷۹ نصب میشود. این ضریح «ضریح سیمین و زرین» به دست استادمحمود فرشچیان و با استفاده از اعداد؛ پنج و هشت و چهارده ساخته شده و در تزیین آن ۴۷ کیلوگرم طلا و بیش از ۵ تن نقره به کار رفته است.